اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دهگان

نویسه گردانی: DHGAN
دهگان . [ دَ] (ص نسبی ) منسوب به ده (مرکب از ده عددی و گان پسوند نسبت ). اعشار؛ (یادداشت مؤلف ). معشر. عشار. (منتهی الارب ). || ده تا ده تا. ده نفر ده نفر. ده فرد با هم : لشکر از جهت خان و مال دهگان و بیستگان در گریختن آمدند. (راحةالصدور راوندی ). ودهگان و پنجگان را همی درخواندندی . [ به خانه ٔ خواب ذوالاعواد ] و همی کشتند. (مجمل التواریخ والقصص ).
- دهگان دهگان ؛ ده ده . عشارعشار. (یادداشت مؤلف ).
- طبقه ٔ دهگان ؛ مقابل طبقه ٔ یکان و صدگان .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
دهگان . [ دِ ] ۞ (ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به ده (مرکب از ده به معنی قریه و گان پسوند نسبت و دهقان معرب آن است ). (یادداشت مؤلف ). د...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.