اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیدار شدن

نویسه گردانی: DYDʼR ŠDN
دیدار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مرئی شدن . (یادداشت مؤلف ) :
سپهبد همیراند بر پیل راست
چو دیدار شد ببر خفتان بخواست .

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.