اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیده بان

نویسه گردانی: DYDH BAN
دیده بان . [ دی دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فداغ بخش مرکزی شهرستان لار در 90 هزارگزی باختر لار کنار راه فرعی بیرم به لار با 195 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
دیده بان . [ دی دَ / دِ ] (اِ مرکب ) (مرکب از دید + ه + بان ). دیده . دیدبان . بمعنی دیدبان که بعربی ربیئه خوانند. (برهان ). دیده دار. (برهان ...
دیده بان . [ دی دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان مرند که دارای 420 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
دیده بان گاه . [ دی دَ / دِ ] (اِ مرکب ) (از: دیده + بان + گاه ) محل دیده بان . دیده : بدان تا برد دیده بان گاه تخت بر او دیدبانان بیدار بخت ....
داردیده بان . [ دی دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد که در 33هزارگزی جنوب باختری الشتر و 21هزارگزی با...
قلعه دیده بان . [ ق َ ع َ دی دَ ] (اِخ ) این قلعه در لارستان واقع است ، آبش از آب انباری است که بوسیله ٔ آب باران پر میشود و از بناهای قب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.