اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیر کهن

نویسه گردانی: DYR KHN
دیر کهن . [ دَ رِ ک ُ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زمان بسیار قدیم . (یادداشت مؤلف ) :
هزار دگر بود خود ساخته
ز دیر کهن نغز پرداخته .

فردوسی .


|| دنیا. (یادداشت مؤلف ) :
از زبان سوسن آزاده ام آمد بگوش
کاندرین دیر کهن کار سبکباران خوش است .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.