اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دینا

نویسه گردانی: DYNA
دینا. (اِخ ) نام خواهر یوسف (ع ). (برهان ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
دینا. (اِ) داور. || داوری . || فتوی نوشتن . (برهان ) (آنندراج ).
دنا در گویش محلی بختیاری حومه زرد کوه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
دیناً. [ دَ نَن ْ ] (ع ق ) نسیه . (یادداشت مؤلف ). مقابل نقداً. پسادست . مقابل دستادست .
عماد دین ا. [ ع ِ دُ نِل ْ لاه ] (اِخ ) مرزبان بن سلطان الدولة ابی شجاع بن بهاءالدوله ٔ دیلمی ، مکنی به ابوکالنجار (یا ابوکالیجار) و ملقب به عز...
الظاهر لاعزاز دین ا. [ اَظْ ظا هَِ رُ ل ِ اِ زِ نِل ْ لاه ] (اِخ ) لقب علی بن الحاکم بن العزیزبن المعزبن المنصوربن القائم بن المهدی عبیداﷲ. ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
علیرضا جمشیدی
۱۳۹۰/۱۱/۲۷ Iran
0
0

در سنسکریت وابسته به زبان چین باستان دینا به معنی فرشته صبح استو


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.