اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذریعة

نویسه گردانی: ḎRYʽ
ذریعة. [ ذَ ع َ ] (ع ص ) تأنیث ذریع. || (اِ) سبب . وسیله . (دهار). واسطه . دست آویز. آنچه بدو بدیگر پیوندند یا به مرادی رسند. ذُرعَة. پیوستگی . || ماده شتر یا اشتری یا اسبی و مانند آن که صیاد در پس آن پنهان شده بر صید تیر اندازد. || حلقه ای که آموختن رمایة را نشانه قرار دهند و تیر از آن درگذرانند. ج ، ذرایع.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
زریعة. [ زَ ع َ ] (ع اِ) آنچه کشته باشند آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دانه ٔ کاشته شده و هرچه کشته باشند. (ناظم الاط...
ضریعة. [ ض َ ع َ ] (ع ص ) گوسفند بزرگ پستان . (منتهی الارب ). شاةُ ضریعة؛ گوسفندی بزرگ پستان . (مهذب الاسماء). || زن بزرگ پستان . (منتهی الارب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.