گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ذکره نویسه گردانی: ḎKRH ذکره . [ ذَ ک ِ رَ ] (ع ص ، اِ) زن به مرد مانا. مُذکّرَة. مُتَذِکّرة. ۞ هرکولة. || زنی که خود را به مردان مانند کند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی عز ذکره عز ذکره . [ ع َزْ زَ ذِ رُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) مرکب از فعل عز + فاعل آن (ذکر). گرامی است یاد او. عزیز است نام او. تسبیحی است که ... جل ذکره جل ذکره . [ ج َل ْ ل َ ذِ رُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) تسبیحی است که پس از ذکر نام خدای تعالی آرند: خدای قادر متعال جل ذکره : جَل َّ ذکره من... علی ذکره السلام علی ذکره السلام . [ ع َ لا ذِ رِ هِس ْ س َ ] (ع جمله ٔ اسمیه دعایی ) بر یاد او درود باد! || (اِخ ) لقبی است که اسماعیلیان برای چهارم از دع... ذکرة ذکرة. [ ذُ رَ ] (ع اِمص ، اِ) صیت . شهرت . ذِکر. || یاد. ذکر مقابل نسیان ، فراموشی . || یاد کرد. (دهار). || پاره ای پولاد که بر تیر و جز آن ... ذکرة ذکرة. [ ذِ رَ ] (ع اِ) پسران . نران . نرینگان . یقال : کم الذکرة من ولدک ؛ ای الذکور. چند تن باشند فرزندان نرینه ٔ تو.چند پسر داری . ذکور. ذکورة... ذکرة ذکرة.[ ذِ رَ ] (ع مص ) یاد کردن . (تاج المصادر بیهقی ). زکرة زکرة. [ زُ رَ ] (ع اِ) خیک شراب و سرکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). ج ، زُکَر. رجوع به همین کلمه شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود