ذوالنور
نویسه گردانی:
ḎWʼLNWR
ذوالنور. [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب سراقةبن عمرو. از المرصعبن اثیر خطی و او از ابن ماکولا روایت میکند.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ذوالنور. [ ذُن ْنو ] (اِخ ) لقب طفیل بن عمرودوسی صحابیست . آنگاه که رسول اکرم وی را بدعوت بنودوس بمسلمانی میفرستاد در حق وی دعا کرد و فرم...
ذوالنور. [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب عامربن عبدالحرث بن نغیض شاعر است . ذکره الامدی . (نقل از حاشیه ٔ نسخه ٔ خطی المرصع).
ذوالنور. [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب عبدالرحمن بن ربیعة الباهلی . و او را ترک بزمان عمر در باب الابواب بکشتند.