ذی فنون
نویسه گردانی:
ḎY FNWN
ذی فنون . [ ف ُ ] (ع ص مرکب ) رجوع به ذوفنون شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
زیفنون . (اِخ ) ۞ شهری است که عذرا را در آن شهر میخواستند بکشند و او گریخت وفرار کرد. (از ناظم الاطباء). رجوع به زیغنون شود.