اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راز دیدن

نویسه گردانی: RʼZ DYDN
راز دیدن . [ دی دَ ] (مص مرکب ) کنایه از راز دانستن و راز دریافتن . راز خواندن . (آنندراج ). اما در این (معنی ) ادعاست بلی راز چیزی نیست که آن را بحس توان دید بلکه بعقل توان یافت (آنندراج ) :
توان دید راز درون نقاب
اگر عینک آرد قدح از حباب .

ظهوری (از آنندراج ).


و رجوع به راز خواندن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.