رازی
نویسه گردانی:
RʼZY
رازی . (اِخ ) یحیی بن معاذ واعظ رازی مکنی به ابوزکریا. از رجال طریقت و از معاصران جنیدبغدادی بود. گویند زمانی به بغداد رفت و زهاد و مشایخ صوفی بر وی گرد آمدند و ویرا کرسی نهادند و مذاکره را بنشستند پس جنید سخن گفتن خواست یحیی گفت خاموش باش آنگاه که من سخن گویم ترا نسزد که تکلم آغازی . کلمات حکیمانه و مناجات عارفانه ٔ یحیی بسیار است . رجوع به ریحانه الادب ج 2 و نیز یحیی بن معاذ رازی شود.
واژه های همانند
۱۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
راضی اصفهانی . [ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) از شعرای ایران و از اصفهان بود علاوه بر شعر در هنر نقاشی نیز استادی چیره دست و نامی بشمار میرفت و به ...