اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راست بر

نویسه گردانی: RʼST BR
راست بر. [ ب َ ] (نف مرکب ) براستی برنده . که براستی هدایت کند. که بصداقت و درستی رهبر شود :
سپهبد ز ملاح فرخنده رای
بپرسید کای راست بر رهنمای .

(اسدی گرشاسبنامه ).


|| (ص مرکب ، اِ مرکب ) شکل هندسی که اضلاع مساوی موازی قائم الزاوایه دارد. در اصطلاح امروزی همچون بجای مربع مستطیل بکار میرود. همچون راست پهلو. || که بَرِ آن مستقیم است . مقابل بر منحنی که بر استقامت نیست .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.