اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راسن

نویسه گردانی: RʼSN
راسن . [ ] (اِخ ) شهری است از حبشه برکران دریا و مستقر ملکی است . (حدود العالم ص 112).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
راسن . [ س َ ] (اِ) درختی است که آن را پیلگوش گویند و آن دوایی است نافع گزندگی جانوران . (آنندراج ) (انجمن آرا). نباتی است حقیر که بوی آن...
اصل راسن . [ اَ ل ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل الراسن و راسن شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.