رافع
نویسه گردانی:
RʼFʽ
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) انصاری زرقی ، ابن مالک بن عجلان بن عمروبن عامربن زریق انصاری زرقی ... وی در عقبه شهید شد و یکی از سرشناسان و بزرگان انصار بود و بگفته ٔ سعیدبن عبدالحمید و روایت بخاری ، او نخستین کس از خزرجیان است که اسلام آورد. ابن اسحاق آورده است که رافعبن مالک نخستین کسی است که سوره ٔ یوسف را بمدینه آوردو زبیربن بکار در اخبار مدینه گوید که مسجد بنی زریق نخستین مسجدی است که در قرآن خوانده شده است و رافعآنگاه که حضرت رسول (ص ) را در غزوه ٔ عقبه ملاقات کردحضرت آنچه از قرآن در خلال ده سال نازل شده بود بدو داد، رافع آنها را بمدینه آورد و قوم خود را گرد کردو آیات را بر آنان خواند. حضرت از شنیدن این خبر پاکدلی او را ستود. (از الاصابة ج 2 قسم اول ). شمس الدین سامی گوید: او در غزوه ٔ احد شهید گردید. رجوع به قاموس الاعلام ج 3 و امتاع الاسماع ج 1 ص 32 و 33 و 36 شود.
واژه های همانند
۶۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) سلمی ، ابن بشیر سلمی از صحابه ٔ حضرت رسول (ص ) بود و بشیر بواسطه ٔ پسرش حدیث شریفی را روایت کرد. (از قاموس الاعلام ترکی...
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) شامی ، ابن عمیر از مردم شام بود، و یک حدیث از حضرت رسول روایت کرد. رجوع به الاصابة ج 2 قسم اول و قاموس الاعلام ترکی ...
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) صمیدی سلامی ،ابن محمدبن هجرس بن شافع صمیدی سلامی ملقب به جمال الدین و مکنی به ابوالعلاء. وی قاری و محدث و پدر حافظ ...
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) طائی ، ابن جابر طائی . رجوع به رافعبن عمرو در همین لغت نامه و الاصابة ج 2 شود.
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) طائی ، ابن عمیرة الطائی مکنی به ابوالحسن ؛ او از تابعان بود و به خالدبن ولید در عزیمت به شام راهنمایی کرد. وفات وی ب...
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) طائی سنبسی ، ابن عمروبن جابربن حارثةبن عمروبن محصن ابوالحسن طائی سنبسی . وی را ابن عمیرة نیز می خواندند و گویند او هما...
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) غفاری ، ابن عمروبن مجدع ۞ و بقولی مجدع بن حاتم بن حارث بن نفیلةبن ضمرة بن بکربن عبدمناةبن کنانة کنانی ضمری معروف ب...
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) قرظی . ابن حجرگوید: برحسب نوشته ٔ ابن شاهین وی از بنوزنباع و سپس از بنوقریظة بود. رجوع به الاصابة ج 2 قسم اول شود.
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) مدنی ، ابن حفص مدنی راوی بوده و از عمربن عبدالعزیز روایتی آورده است . رجوع به سیره ٔ عمربن عبدالعزیز ص 281 شود.
رافع. [ ف ِ ] (اِخ ) مرنی ، ابن عمروبن هلاک مرنی صحابی بود و با برادرش عائد درک فیض حضور حضرت رسول کرد و سپس در بصره سکونت گزید و برخی ا...