اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راگ

نویسه گردانی: RʼG
راگ . (اِ) ۞ کاسه ٔ آبخوری . (لغت محلی شوشتر). || قوچ و گوسفند جنگی . (لغت محلی شوشتر). || رشته ٔ سوزن . (لغت محلی شوشتر). || بلغت زندو پازند راه یا صراط. (لغت محلی شوشتر). و رجوع به راک در همین لغت نامه شود. || بهندی موسیقی و سرود. (لغت محلی شوشتر). بزبان مردم هند نوعی سرود و لحن . (ناظم الاطباء). || (ص ، ق ) مخفف رایگان که بی مزد و اجرت و مفت کار گرفتن باشد. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی متعلق به کتابخانه ٔ مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
پدم راگ . [ پ َ م َ ] (اِ) بهندی یاقوت احمر باشد. (الجماهر بیرونی ص 33). و در بعض نسخ بجای پ ، ب و نون نیز آمده است .
راگ و رنگ . [ گ ُ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) لفظ اول هندی الاصل است و دوم مشترک در هندی و فارسی و هر دو معاً در هندی کنایه از صحبت نغمه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.