راهبة
نویسه گردانی:
RʼHB
راهبة. [ هَِ ب َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث راهب . زن ترسای پارسا و گوشه نشین . (ناظم الاطباء). || زن عابد و گوشه نشین . ج ، راهبات . رواهب . (از اقرب الموارد). مؤنث راهب . زنی که از مردم ببرد و برخدای روی آرد و در دیر خود بعبادت خدای بپردازد. ج ،راهبات . رواهب . (اقرب الموارد). || حالتی که از آن ترسند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
راهبة. [ هَِ ب َ ] (اِخ ) به روایت شیرویه پسر شهردار در کتاب «التجلی فی المنامات » نام زن پارسایی بوده است که در هنگام مرگ روی بسوی آس...
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: اوباسانژ ūbâsânž (سغدی: ūbâsânc)**** فانکو آدینات 09163657861