اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

راه سپردن

نویسه گردانی: RʼH SPRDN
راه سپردن .[ س ِ پ َ دَ ] (مص مرکب ) رفتن . شدن . طی کردن راه . نوردیدن راه . پیمودن راه . (از آنندراج ). راه پیمودن . راه بریدن . (ارمغان آصفی ). سلوک . (دهار) (تاج المصادربیهقی ) (ترجمان القرآن ). تسلم . (دهار) :
سپاه انجمن شد بدرگاه شاه
همه سرفرازان سپردند راه .

فردوسی .


لاجرم نسپرند راه خطا
لاجرم دل بدیو نسپارند.

ناصرخسرو.


آن راه دوزخست که ابلیس میرود
بیدار باش تا پی او راه نسپری .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.