رایان
نویسه گردانی:
RʼYAN
رایان . (اِخ ) نام شهری است در خطه ٔ راجپوتانا واقع در حوزه ٔ جونپور و 126هزارگزی شمال شرقی آن . رایان دارای قلعه ای بسیار بلند و باشکوه میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
در زبان سانسکریت به معنی شاهزادهٔ کوچک است، در هند قدیم به معنای دارای قدرت و در خاورمیانه قدیم به مردان رایان گفته میشد.
رایان . (اِخ ) کوهی است به حجاز. (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).
رایان . (اِخ ) دهی است بناحیه ٔ اعلم . (منتهی الارب ). قریه ای است از قراء ناحیه ٔ اعلم همدان . (از معجم البلدان ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
رعیان . [ رُع ْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ راعی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ِ راعی ، به معنی ولی و امیر و چراننده و نگهدارنده . (آ...