ردء
نویسه گردانی:
RDʼ
ردء.[ رَدْءْ ] (ع مص ) یار و معاون گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). یار کسی گردانیدن دیگری را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || یار گردیدن و قوت دادن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || عماد ساختن کسی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ستون نهادن دیوار را. || سنگ انداختن کسی را. || نیک سیاست نمودن شتران را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
رد گم کردن . [ رَ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، پی گم کردن . اثر چیزی یا کاری را از بین بردن . ایز گم کردن . بمجاز، گمراه ساختن . ...
اهانت یا دشنامی را نشنیده گرفتن
چشم پوشی کردن از چیزی با نادیده گرفتن قانون و عرف آن