گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رستا نویسه گردانی: RSTA رستا. [ رُ ] (اِ) روستا. (ناظم الاطباء). مخفف روستا به معنی دیه . (از شعوری ج 2 ص 21) : هرکه در رستا بود در روز و شام تا به ماهی عقل او نبود تمام . مولوی (از شعوری ).و رجوع به روستا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی رستا [رَ] کسی که عزم رستگاری دارد. کسی که در حال رهایی است. رَست = رَستن، رهیدن + ا (پسوند)) رستگار شده، رهایی یافته و خلاص شده. برگرفته از فرهنگ نام و ... رستا این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. یلدا حاجی خانی ۱۳۸۸/۰۳/۲۸ 0 0 با سلام؛ به دنبال معنی واژه رستا ، با معنی ذکر شده برای این واژه که روستا بود مواجه شدم . در واژه رستاخیز نیز رستا به معنی رسته و مرده ذکر شده بود و معنی این عبارت برخاستن مردگان که اشاره به روز قیامت دارد.اما با توجه به معانی ذکر شده برای رسته،به معنای رهاشده و نجات یافته و همچنین رویش،آیا می توان معنی دیگری برای رستا مانندآزاد و رها شده،رشد یافته و امثال اینها را در نظر گرفت؟ برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود