اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رستخیز درافکندن

نویسه گردانی: RSTḴYZ DRʼFKNDN
رستخیز درافکندن . [ رَ ت َ /رَ دَ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رستخیز افکندن . هنگامه بپا کردن . وحشت آفریدن . قیامت بپا کردن :
به تیر و کمان و به شمشیر تیز
درافکند در سرکشان رستخیز.

فردوسی .


برانگیخت چون چرمه ٔ گرم خیز
درافکند در هندوان رستخیز.

اسدی (از شعوری ).


و رجوع به رستخیز افکندن و رستخیز فکندن و رستخیز برآوردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.