اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رستم یکدست

نویسه گردانی: RSTM YKDST
رستم یکدست . [ رُ ت َ م ِ ی َ / ی ِ دَ ] (اِخ ) نام پهلوانی است سوای رستم زال و آن یکدست مادرزاد بود. (از غیاث اللغات ). نام پهلوانی که مادرزاد یک دست داشته است و با رستم زال کُشتیها و پنجه ها گرفته . (آنندراج ) :
سبو هم بمردانگی رستمی است
که یک دست دارد عجب آدمی است .

ملا طغرا (از آنندراج ).


در جدل هیچ کم از رستم یکدست نبود
شانه چون در ره زلفش به دلم کرد دچار.

ملا طغرا (از آنندراج ).


چه روز قوت مردانگی است پنداری
که خاک رستم یکدست شد سبوی شراب .

سلیم (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.