رسعنی
نویسه گردانی:
RSʽNY
رسعنی . [ رَ ع َ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به رأس عین . (ناظم الاطباء). نسبت به راس عین یا رأس العین که شهریست میان حران و نصیبین . (منتهی الارب ). منسوب است به رأس عین که شهری است در دیار بکر. (از انساب سمعانی ). رجوع به راس عین و رأس عین و رأس العین و راسنی و راسعنی شود.
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رسانی . [ رَ / رِ ] (حامص ) حاصل مصدر از رساندن و رسانیدن و معمولاًهمراه پیشاوندی بیاید، مانند: نامه رسانی و جز آن .- نامه رسانی ؛ عمل نامه ر...
نان رسانی . [ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) نان دهی . پهلوداری . عمل نان رسان . رجوع به نان رسان و نان رساندن شود.
به روز آوری-نوسازی محتوای سامانه های رایانه ای-
به نقل از وبلاگ فرامرزمیرشکارمبارکه
خبری را به دیگران بازگو کردن
پیام رسانی فوری. (رایانه) نوعی ارتباط سریع بین دو یا چند نفر متصل به یک شبکه از طریق حروف نگاری. مترادفِ Instant messaging.
موسسه اطلاع رسانی علمی ( Institute for Scientific Information ) بانک اطلاعاتISI مرکزی برای فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترین مجلات علمی منتشره در د...