اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رسل

نویسه گردانی: RSL
رسل . [ رُ س ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رَسول . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن جرجانی دبیرسیاقی ص 52) (اقرب الموارد). ج ِ رسول که بمعنی قاصد و پیغمبر است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
امام رسل پیشوای سبیل .

سعدی .


و رجوع به رسول شود.
- ختم رسل ؛ مراد حضرت محمد (ص ) خاتم پیغامبران است . (یادداشت مؤلف ) :
شمسه ٔ نه مسند هفت افسران
ختم رسل خاتم پیغمبران .

نظامی .


|| ج ِ رسیل . (المنجد) (اقرب الموارد). رجوع به رسیل شود. || جاریة رسل ؛ دختر خردسال که معجر نپوشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رسل . [ رَ ] (ع ص ، اِ) سیر و رفتار نرم . (از اقرب الموارد). رفتار نرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). روش نرم . (ناظم الاطباء). || شتر نرم رو. |...
رسل . [ رَ س َ ] (ع اِ) پاره ای از هر چیزی . ج ، اَرْسال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || جماعت . (اقرب الموارد). || شتران ، و یا شتران...
رسل . [ رَ س َ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَسالة. (ناظم الاطباء). || نرم رفتن یا نرم رو گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رسا...
رسل .[ رُ ] (ع اِ) رُسُل ج ِ رسول . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رسول و رُسُل شود.
رسل . [ رِ ] (ع اِ) رَسْل . روش نرم . || نرمی و آهستگی و گرانباری . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و از آن است حدیث صدقه : الا...
تاج رسل . [ ج ِ رُ س ُ ] (اِخ ) کنایه از رسول اکرم ص : جمله رسل بردرش مفلس طالب زکوةاو شده تاج رسل تاجر صاحب نصاب .خاقانی .
خاتم رسل . [ ت َ م ِ رُ س ُ ] (اِخ ) پایان دهنده ٔ پیمبران . ختم انبیاء. آخرین پیمبر. لقب حضرت محمدبن عبداﷲ (ص ) است . رجوع به محمد و به خاتم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.