اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رسم آوردن

نویسه گردانی: RSM ʼAWRDN
رسم آوردن . [ رَ وَ دَ ](مص مرکب ) رسم نهادن . رسم گذاشتن . آیین و طریقه ای را بنیان نهادن . وضع قاعده و قانون جدید :
خود کردن و عیب دوستان دیدن
رسمی است که در جهان تو آوردی .

سعدی .


چشمت که ریخت خون من و قصد خاک کرد
ماتم گرفته رسم سیه پوشی آورد.

آصفی شیرازی (از ارمغان آصفی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.