اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رسن وار

نویسه گردانی: RSN WʼR
رسن وار. [ رَ س َ ] (ص مرکب ) همچون رسن . همانندرسن . مانند رسن . مثل ریسمان . ریسمان وار. که مثل ریسمان بلند باشد. که مانند رسن دراز باشد :
سر از چنبر تو ببردند لیکن
رسن وار سرْشان درآید به چنبر.

امیرمعزی .


بپیچید آه من در بر چو زآتش چنبری وآنگه
رسن وار آتشین چنبر گره گیرد ز پیچانی .

خاقانی .


سرآغوش و گیسوی عنبرفشان
رسن وار در عطف دامن کشان .

نظامی .


به گیسوی رسن وار از پس پشت
چو افعی هرکه را می دید می کشت .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.