اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رطل کشیدن

نویسه گردانی: RṬL KŠYDN
رطل کشیدن . [ رَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) شراب خوردن . (یادداشت مؤلف ) :
می کشم رطل عشق تا بغداد
هم کشم گرز سر بدر گردد.

خاقانی .


جان خاک شود به طمع جرعه
چون رطل طرب کشی دمادم .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.