رقصان
نویسه گردانی:
RQṢAN
رقصان . [ رَ ق َ ] (ع مص ) پویه دویدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پای کوفتن . (المصادر زوزنی ). رقص . رجوع به رقص شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رقصان . [ رَ ] (نف ، ق ) صفت حالیه . در حال رقصیدن . (یادداشت مؤلف ) (فرهنگ فارسی معین ) : تو نبینی برگها با شاخهاکت زنان رقصان تحریک صبا. ...