اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رقعه زدن

نویسه گردانی: RQʽH ZDN
رقعه زدن . [ رُ ع َ / ع ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) پیوندن زدن . (از آنندراج ). درپی کردن . وصله کردن :
هر نفس داغ دگر بر تن خود سوخت نظام
همچو آن رقعه که بر خرقه ٔ پشمینه زنند.

نظام دست غیب (ازآنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.