رقن
نویسه گردانی:
RQN
رقن . [ رَ ] (ع مص ) ترقیم . نوشتن و این مصدر از میان رفته است و بجای آن امروزه ترقین بکار است . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
رقن . [ رَ ق َ ] (ع اِ) تخم مرغ مردارخوار. (ناظم الاطباء).بیضه ٔ مرغ مردارخوار. (منتهی الارب ) (از آنندراج ).
رغن . [ رَ ] (ع مص ) گوش دادن به کسی و قبول کردن آن را.(ناظم الاطباء). گوش دادن و قبول کردن سخن . (منتهی الارب ). || خوردن و نوشیدن ...
رغن . [ رَ غ َن ْ ن َ ] (ع حرف )لغتی است در لَعَل َّ. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).