رقیة
نویسه گردانی:
RQY
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) بنت الحسین (ع ). (ناظم الاطباء). نام دختری از حسین بن علی (ع ). (یادداشت مؤلف ). به نقل بیشتر اهل منبر وی همان است که در خرابه ٔ شام شبی پدرش [امام حسین علیه السلام ] را در خواب دید و بیدار شد و از حضرت زینب پدرش را خواست همه ٔ اسرا در خرابه و به شیون درآمدند و یزید آن ناله و گریه را شنید و سبب پرسید جریان را گفتند دستورداد سر امام را به خرابه بردند همینکه روپوش از سر مطهر برداشتند و چشم دختر بر سر پدر افتاد چنان بی تاب و دگرگون گشت که از شدت گریه و اضطراب روح از تنش جدا شد. ولی حاج شیخ عباس قمی در ذکر آن واقعه در منتهی الاَّمال به رقیه بودن نام آن دختر اشاره ای نکرده است . رجوع به منتهی الاَّمال ص 316 و 317 و 334 شود.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
رقیة. [ رُ ق َی ْ ی َ ] (اِخ ) فاطمه بنت عمربن خطاب (رض ). (یادداشت مؤلف ). رجوع به عقدالفرید ج 7 ص 99 و ماده ٔ فاطمه بنت عمربن خطاب و حب...
رقیه . [ رِق ْ ی َ ] (ع اِ) هیأت صعود کردن . || نوع صعود کردن . (ناظم الاطباء).
نام دختری از حسین بن علی (ع )
رقیه آباد. [ رُ قی ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند. سکنه ٔ آن 357 تن است و آب آن از قنات است . محصول عمده...