اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رکنی

نویسه گردانی: RKNY
رکنی . [ رُ ] (اِخ ) در مقام نسبت به رکن آباد شیراز گفته شود. رکن آباد شیراز را نیز گویند. (برهان ) (لغت محلی شوشتر).
- آب رکنی ؛ آب رکن آباد. (ناظم الاطباء) :
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است .

حافظ.


رجوع به رکن آباد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
رکنی . [ رُ ] (ص نسبی ) منسوب به رکن ، مجازاً به معنی زر خالص باشدمنسوب به شخصی و آن شخص کیمیاگر بوده است . (از برهان ) (از غیاث اللغات )...
آب رکنی. (ا. مر.). آب رکن آباد شیراز. آب رکنی از جمله آب هایی است که از روزگار باستان تا کنون، روان و تن خسته ی مسافران تنگ الله اکبر را آرامش می بخشد...
خاتون رکنی . [ رُ ] (اِخ ) زن طغرلشاه که دختر عموی شاه بود و دو پسر داشت : توران شاه و بهرام شاه که آنها از بطن وی بوده اند؛ سال فوتش در...
حسین آباد رکنی .[ ح ُ س ِ دِ رُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در شش هزارگزی جنوب آبیک . معتدل . دارای 29...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.