اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رگ نهادن

نویسه گردانی: RG NHADN
رگ نهادن . [ رَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از فرمان بردن و گردن نهادن :
چون بداند که مرا دولت تو کرد قبول
بنهد رگ بهمه چیز که من خواهم راست .

مسعودسعد.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.