اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رمانی

نویسه گردانی: RMANY
رمانی . [ رُم ْ ما ] (ص نسبی ،اِ) آنچه در شکل و رنگ شبیه انار باشد. (از اقرب الموارد). و مشابهت را بیشتر رنگ سرخ از آن اراده کنند. || لعل و یاقوت . (آنندراج ) :
رسیدم من به درگاهی که دولت
از او خیزد چو رمانی ز معدن .

منوچهری .


- یاقوت رمانی ؛ اجود انواع یاقوت است . (الجماهر بیرونی ). یاقوت سرخ خوش و برنگ دانه ٔ انار : در پیش تخت اعلی پانزده پاره یاقوت رمانی و لعل بدخش و زمرد و مروارید و پیروزه . (تاریخ بیهقی ).
همت عالی طلب جام مرصع گو مباش
رند را آب عنب یاقوت رمانی بود.

حافظ.


و رجوع به یاقوت رمانی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رمانی . [ رُم ْ ما ] (ص نسبی ) منسوب است به رمان بن معاویةبن ثعلبةبن عقبه که بطنی است از سکون . (از لباب الانساب سمعانی ).
رمانی . [ رُم ْ ما ] (ص نسبی ) منسوب است به رمان که بطنی است از مذحج و او رمان بن کعب بن أودبن صعب بن سعدالعشیرة است . (از لباب الانساب...
رمانی . [ رُم ْ ما ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن عیسی الرمانی نحوی . متوفی بسال 384 هَ . ق . رجوع به ابوالحسن رمانی و انساب سمعانی و ریحانة الا...
رمانی .[ رُم ْ ما ] (اِخ ) احمدبن علی بن محمد، مکنی به ابی عبداﷲ الرمانی النحوی . رجوع به احمدبن علی .... شود.
رمانی . [ رُم ْ ما ] (اِخ ) زیدبن حبیب الجهنی . ازرواة است و از شعبی روایت کند. (از لباب الانساب ).
رمانی . [ رُم ْ ما ] (اِخ ) عمروبن تمیم . از رواة حدیث است و از پدر خویش روایت کند. (از لباب الانساب ).
علی رمانی . [ ع َ ی ِ رُم ْ ما ] (اِخ ) ابن عیسی بن علی بن عبداﷲرمانی اخشیدی وراق ، مکنّی به ابوالحسن . وی ادیب و نحوی و لغوی و متکلم و ف...
لعل رمانی . [ ل َ ل ِ رُم ْ ما ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) از انواع لعل به رنگ ناردانه : زمرد دیده ٔ افعی چگونه می بپالایدعقیق و لعل رمانی چر...
ابوالحسن رمانی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ رُم ْ ما ] (اِخ ) علی بن عیسی بن علی بن عبداﷲ رمانی . اصل او از سرمن رآی و مولد او به بغداد در 296 هَ ....
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.