اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رنگارنگ

نویسه گردانی: RNGARNG
رنگارنگ . [ رَ رَ ] (ص مرکب ) مختلف الالوان و گوناگون . (ناظم الاطباء). به الوان مختلف . برنگهای گوناگون . رنگ برنگ . بچندرنگ مختلف . به الوان . با رنگهای بسیار :
آن پر از لاله های رنگارنگ
وین پر از میوه های گوناگون .

سعدی (گلستان ).


- رنگارنگ کردن ؛ رنگ کردن به الوان گوناگون . بَرْقَشة. (دهار).
- رنگارنگ گردانیدن ؛ تلمیع. (دهار).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.