اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روان بخش

نویسه گردانی: RWʼN BḴŠ
روان بخش .[ رَ وام ْ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه یا آنچه روح ببخشد. جان بخش . روح بخش . صفتی از صفات آفریدگار :
بهر کار کو ساخت داننده اوست
روان بخش و روزی رساننده اوست .

اسدی .


ادریس قضابینش و عیسی روان بخش
داده لقبش در دو هنر واضع القاب .

خاقانی .


خون شددلم از حسرت آن لعل روان بخش
ای درج محبت به همان مهر و نشان باش .

حافظ.


|| (اِخ ) نام فرشته ای است که علم و دانش با اوست و به عربی او را روح القدس خوانند. (برهان قاطع) (از آنندراج ) : و هو الاب القریب من عظماء رؤساء الملکوت القاهرة، «روان بخش » روح القدس ، واهب العلم و التأیید، معطی الحیاة و الفضیلة. (حکمة الاشراق شهاب الدین سهروردی چ هانری کربین ص 201).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.