اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روایی یافتن

نویسه گردانی: RWʼYY YAFTN
روایی یافتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رواج و رونق حاصل کردن . (ناظم الاطباء). گرمی و رونق پیدا کردن . رایج شدن . روایی گرفتن :
متاع از مشتری یابد روایی
به دیده قدر گیرد روشنایی .

نظامی .


و رجوع به روایی گرفتن و روایی شود.
|| منتشر شدن . (ناظم الاطباء). باب شدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به روایی دادن شود. || نفوذ یافتن . نفاذ یافتن . رجوع به روایی و روایی داشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.