اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رو ترش کردن

نویسه گردانی: RW TRŠ KRDN
رو ترش کردن . [ ت ُ رُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ترشرویی کردن . گره بر ابرو افکندن . خود را عبوس نشان دادن . اخم کردن . کراهت نمودن :
شکر یزدان طوق هر گردن بود
نی جدال و روترش کردن بود.

مولوی .


تَکَرﱡه ؛ رو ترش کردن . (منتهی الارب ). و رجوع به روترش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.