اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روح افزا

نویسه گردانی: RWḤ ʼFZʼ
روح افزا. [ اَ ] (نف مرکب ) روح افزای . روح فزا. چیزی که بر زندگانی بیفزاید و زندگانی را دراز کند. (ناظم الاطباء). فزاینده ٔ روح . روح پرور. جانبخش . شادی بخش . مفرح :
نگر به صورت خضر و به سیرت الیاس
که یافتند زبر آن حیات روح افزا.

مولوی .


سمنش روح افزای دل انسیان . (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 28). و رجوع به روح افزای و روح فزا شود. || (اِ مرکب ) قسمی شیرینی . قسمی از حلویات .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
روح افزا. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دماوند متصل به راه دماوند و تهران . منطقه ای کوهستانی و سردسیر است . سکن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.