گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رود نویسه گردانی: RWD رود. (اِخ ) ۞ فرانسوا.... (1855-1784م .) از مجسمه سازان معروف فرانسه بود. وی در دیژن ۞ متولد شد و در پاریس دیده از جهان فروبست . مجسمه های بسیاری از آثار او در موزه های جهان باقی است . رجوع به دائرةالمعارف بریتانیکا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه واژه معنی رود آب رود آب . [ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رودخانه رودکده . رجوع به رود و رودخانه شود : چنین گفت با لشکر افراسیاب که چون من گذر یابم از رود آ... رود زم رود زم . [ دِ زَ ] (اِخ ) رودخانه ای است مشهور. رودخانه ای است ، و بعضی گفته اند نام شهری است که این رود از پهلوی آن میگذرد. (حاشیه ٔ دیوان... رود ژم رودژم . [ دِ ژَ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است مشهور. (برهان قاطع) (از آنندراج ). رجوع به رود زم شود. رود نو رود نو. [ ن َ ] (اِخ ) دهی کوچک است از دهستان بهمئی سردسیر بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 17هزارگزی غرب قلعه اعلا مرکز دهستان و 30ه... سه رود سه رود. [ س ِ ] (اِ مرکب ) سه تار است که طنبور سه تار بسته باشد و بعضی گویند چنگ ، رباب و بربط است . (برهان ) (ناظم الاطباء). پل رود پل رود. [ پ ُ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه رامسر به لنگرود میان قلعه چای و شیرمحله در 514100 گزی طهران . پل رود پل رود. [ پ ُ ] (اِخ ) رودخانه ای است که به بحر خزر میریزد و محل صید ماهی است . (از جغرافیای اقتصادی ایران تألیف کیهان ص 32). پی رود پی رود. (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در23هزارگزی جنوب خوسف و 2هزارگزی خاور راه مالرو عمومی سرچاه .... جل رود جل رود. [ ] (اِخ ) نام رودی به خوار (... ورامین )، سرچشمه ٔ آن دماوند است . (از یادداشت های دهخدا). جم رود جم رود. [ ] (اِخ )از چهارمحال اصفهان است . (مرآت البلدان ج 4 ص 266). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۲۵ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود