اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روز حشر

نویسه گردانی: RWZ ḤŠR
روز حشر. [ زِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز قیامت . روز رستاخیز :
هرچه بر الفاظ خلق مدحت رفته ست
یا برود تا بروز حشر تو آنی .

رودکی .


بروز حشر که فعل بدان و نیکان را
جزا دهند بمکیال نیک و بد پیمای ...

سعدی .


سر ز مستی برنگیرد تا بصبح روز حشر
هرکه چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست .

حافظ.


ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود
تسبیح شیخ و خرقه ٔ رند شراب خوار.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.