اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رو ماندن

نویسه گردانی: RW MANDN
رو ماندن . [ دَ ] (مص مرکب ) مأخوذ به حیا شدن . از روی حجب و حیا به کاری تن دردادن یا کاری را پذیرفتن . (یادداشت مؤلف ).
- تو رو درماندن ؛ ملاحظه کردن بسبب حیا و شرم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.