روند
نویسه گردانی:
RWND
روند. [ رَ وَ ] (اِمص ، اِ) چنانکه روال در این اواخر اختراع به غلط شده و منشی ها و نویسندگان عامی در نوشته های خود می آورند و از آن روش و طریقه اراده می کنند روند نیز به معنی طریق و روش و ترتیب بکار می رود. سبک . وتیره . روال . روش . طریقه . طریق . || راههای تنگ و کج و معوج کوهستانی . (یادداشت مؤلف ). || (ق ) پیاپی . مستمر. دمریز. متصل . گویند: این بچه روند گریه می کند. (فرهنگ لغات عامیانه ).
- یک روند ؛ یک ریز. پیاپی .
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
روند. [ رِ وَ ] (ع اِ) روند صینی . دوایی است معروف و اطباء الف زیاده کنند پس راوند چینی گویند. (منتهی الارب ). ریوند. راوند. (یادداشت مؤلف ...
روند. [ رَ وَ ] (اِخ ) دهی از بخش صومای شهرستان ارومیه . سکنه ٔ آن 123 تن . آب آن از رود نازلو و چشمه . محصول عمده ٔ آنجا غلات و توتون . صنای...
در موسیقی: یک دور مشخص آکورد که ممکن است تکرار شود. Loop
یک روند. [ ی َ / ی ِ رَ وَ ] (ق مرکب ) در تداول عامه ، پشت سر هم . پیاپی . لاینقطع.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.