روه
نویسه گردانی:
RWH
روه . (اِخ ) نام کوهی است در توابع کابل . (برهان ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱۴۷ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۹ ثانیه
روح الالقاء. [ حُل ْ اِ ] (اِخ ) رجوع به روح القاء شود.
روح الاعظم . [ حُل ْ اَ ظَ ] (اِخ ) رجوع به روح اعظم شود.
روح الارواح .[ حُل ْ اَرْ ] (ع اِ مرکب ) اصطلاحی است در موسیقی .
روح و ریحان . [ رَ ح ُ رَی ْ / رِی ْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رحمت و رزق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). آسایش وروزی و بوی خوش . استراحت و ...
روح النفسانی . [ حُن ْ ن َ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به روح نفسانی و حکمت اشراق ص 165 و 166 و 253 و 254 و 286 و 287 شود.
روح بلگرامی . [ ح ِ ب ِ ] (اِخ ) یا روح الامین خان بن قاضی محمد سعید، شاعر فارسی زبان ، متوفی بسال 1151 هَ . ق . رجوع به مآثرالکرام تألیف غل...
روح شهرستانی . [ ح ِ ش َ رِ ] (اِخ ) میرزا محمد روح الامین ملقب به میرجمله ٔ اصفهانی متوفی بسال 1047 هَ .ق . او راست : «خمسه » و دیوان غزلیات ...
روح الجذامی . [ حُل ْ ج ُ ] (اِخ ) رجوع به روح بن زنباع شود.
ربیعةبن روح . [ رَ ع َ ت ِ ن ِ ] (اِخ ) عنسی ... از مردم مدینه و از صحابه ٔ حضرت رسول بود. او در عصر حضرت به مدینه برگشت و در آنجا درگذشت . (...
روحالله خالقی (۱۲۸۵ تا ۲۱ آبان ۱۳۴۴) از استادان موسیقی ایرانی، آهنگساز سرود «ای ایران»، و نوازندهٔ ویولن بود.
«عیب ما این است که خیال میکنیم با ...