اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روی تافتن

نویسه گردانی: RWY TAFTN
روی تافتن . [ ت َ ] (مص مرکب )روی تابیدن . اعراض کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). روی گردان شدن . روی گردانیدن . (ناظم الاطباء) :
گر روی بتابم ز شماشاید ازایراک
بی روی و ستمکاره و با روی و ریایید.

ناصرخسرو.


خلاصی ده که روی از خود بتابیم
به خدمت کردنت توفیق یابیم .

نظامی .


دگر ره گفت از این ره روی برتاب
روا نبود نمازی در دو محراب .

نظامی .


ماهرویا روی خوب از من متاب
بی خطا کشتن چه می بینی صواب .

سعدی .


رجوع به رو تافتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.