اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رویینه سم

نویسه گردانی: RWYYNH SM
رویینه سم . [ ن َ / ن ِ س ُ ] (ص مرکب ) رویین سم . قوی سم . اسب ومرکبی که دارای پای و سم نیرومند باشد :
برانگیخت پس رخش رویینه سم
برآمد خروشیدن گاودم .

فردوسی .


نشست از بر ابلق مشک دم
جهنده سرافراز رویینه سم .

فردوسی .


رجوع به رویین سم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.