رهسپار
نویسه گردانی:
RHSPAR
رهسپار. [ رَ س ِ ] (نف مرکب ) راه سپار. راهی . عازم . روانه . (یادداشت مؤلف ).
- رهسپار جایی بودن ؛ رفتن بدان جای . (یادداشت مؤلف ). رجوع به راهسپار شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
رهسپار شدن . [ رَ س ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عزیمت کردن . روانه گشتن . عازم شدن . رفتن . (یادداشت مؤلف ).- رهسپار دیار عدم یا نیستی یا آن جهان ...