 
        
            ریخت  و پاش 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        RYḴT  W PAŠ 
    
							
    
								
        ریخت  و پاش . [ ت ُ ] (ترکیب  عطفی ، اِ مرکب ) در تداول  عامه ، خرج زیاد. برج . (از یادداشت  مؤلف ). مصرف  کردن . اسراف  ونفله کاری . گشاده دستی  و سخاوت  کردن . (از یادداشت  مؤلف ). مصرف  کردن . اسراف  و نفله کاری . گشاده دستی  و سخاوت  کردن . افراط کردن  در پذیرایی . مهمانی  مجلل  کردن . (از فرهنگ  لغات  عامیانه ). خرجهای  متفرقه . (فرهنگ  فارسی  معین ).  ||  کارهای  درهم  و برهم .  ||  اداره ٔ امور مختلف  خانه . (فرهنگ  فارسی  معین ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.