ریل
نویسه گردانی:
RYL
ریل . (اِ) نوع جبلی افسنتین است و گویند نوعی از برنجاسف و قیصوم است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ریل . [ رِ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ تیرآهن . تیرهای آهنی که در راه آهن تعبیه کنند عبور قطار راه آهن را. (از یادداشت مؤلف ). هریک از تیرهای آهنی ...
ریل . [ رَ ] (ع مص )ریال . (ناظم الاطباء). آب دهان ریختن کودک از دهن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به ریال شود.
ریل از انگلیسیRill، به معنی چرخک و غرغره. ضبط یا ضبط صوت ریلی که اینک نزدیک به بر افتادن کامل است پیش از ضبط های کاستی رواج یافت.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.