زاب
نویسه گردانی:
ZʼB
زاب . (اِخ ) روستاها و قصباتی را که بر کنار زاب اعلی و زاب اسفل قرار دارد [ منظور دو رودی است که بین بغداد و واسط جاری است ] زاب گویند، و شعرا از آن بنام بلادالزاب ، یاد کرده اند. رجوع به معجم البلدان ج 4 ص 364 و رجوع به زاب اعلی و زاب اسفل در لغت نامه شود. و بر هر واحد آن [زابها] روستائی است و آن هر دو روستا را زابان گویندیا اصل زابیان است منسوب بزاب و عامه زابان گویند وتجمع ماحوالیها من الانهار الزوابی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
زاب اسفل . [ ب ِ اَ ف َ ] (اِخ ) نام دو رود است در عراق که هر دو را زاب اسفل خوانند. یکی رودی است که از جبال سلق واقع بین شهر زور و آذرب...
زاب اسفل . [ ب ِ اَ ف َ ] (اِخ ) رود دیگریست در عراق بنام زاب اسفل که بین بغداد و واسط جریان دارد. و سابُس کنار این رود نزدیک به واسط قرار...
زاب اصغر. [ ب ِ اَ غ َ ] (اِخ ) شعبه ای از رود زاب است . حمداﷲ مستوفی آرد: از سامره تا کرخ دو فرسنگ ، از او تا جبلتا هفت فرسنگ ، از او تا سودقا...
زاب اعلی . [ ب ِ اَ لا ] (اِخ ) زاب اعلی نام دو نهر است در عراق یکی زاب اعلی واقع بین موصل و اربل است که از قله ٔ کوهی ، در مرز آذربایجا...
زاب اعلی . [ ب ِ اَ لا ] (اِخ ) نهر دیگری است در عراق که آن را زاب اعلی خوانند. این رود بین بغداد و واسط جریان دارد و گویا از فرات سرچشمه ...
زاب اکبر. [ ب ِ اَ ب َ ] (اِخ ) رودی است که ازآذربایجان بیرون آید و در موصل یک فرسخی حدیثه در دجله فروریزد در همین جا است که رود دیگری د...
زاب اوسط. [ ب ِ اَ س َ ] (اِخ ) و بر این هر دو آب سه طسوج ساخت ، یکی زاب اعلی گویند و دیگر زاب اوسط و سوم زاب اسفل . (فارسنامه ٔ ابن البلخ...
زاب بالا. [ ب ِ ] (اِخ ) زاب اعلی . (قاموس الاعلام ترکی ) (معجم البلدان ). رجوع به زاب اعلی شود.
زاب بزرگ . [ ب ِ ب ُ زُ] (اِخ ) یکی از رودهای کردستان است که آن را لیکوس ۞ نیز نام داده اند. صاحب تاریخ ایران باستان گوید: لیکوس را با...
زاب سفلی . [ ب ِ س ُ لا ] (اِخ ) یا رود کاپریوس رودی بوده که در ایالت آشور [ مشرق دجله ] جریان داشته است . در کنار ناحیه ٔ آدیابن نزدیک بمص...